وبلاگ اينترنتي زرقان 20 در ادامه ملاقات با شخصيت ها و مسئولين محلي روستا و انجام مصاحبه حضوري به سراغ  حجة الاسلام والمسلمين حاج سيد عباس خاتميان  رفته است ،و در راستاي اطلاع رساني به خوانندگان خود وپيگيري خواسته هاي به حق اهالي ، در فضايي صميمي در مورخه 13/08/1392 مصاحبه حضوري را باحاج آقا خاتميان  ترتيب داده است.

وبلاگ زرقان 20 ضمن تشكر از ايشان به خاطر شركت در اين مصاحبه آرزوي توفيق روزافزون براي ايشان و اعتلاي جايگاه وي رانزد خداوند دارد.

*لطفاً براي آشنايي خوانندگان با شما ، معرفي اجمالي از خودتان داشته باشد،اصل و نصب شما از كجاست ، و چگونه به زرقان آمده ايد؟

 

اعوذ بالله سميع العليم من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم

اللهم منفعنا بالعلم و رجنا بالحلم و جنملنا بالعافيه و كرمنا باتقوا

انَّ ولي الله الذين نزل الكتاب و آيته من الصالحين

بنده در بين مردم مشهور به ابوالفضل هستم و در بين مردم هم به همين نام شناخته مي شوم،فاميلم را هم خودم خاتميان انتخاب كرده ام ،فاميل پدرم زرقاني بوده، آقاي حاج ميرزامحمدعلي زرقاني پدرم.

البته اينكه ما از كجا آمده ايم به اين روستا ،دقيق نمي توانيم معيين كنيم،چون نه تاريخي داريم كه به آن رجوع كنيم ، و نه از شخصيت هاي اينجا شنيده ايم،نه از پدرم و نه از ديگران، من تقريباً 14 سال داشتم كه پدرم فوت نمود،زماني با پدرم به جوين رفته بوديم ،وقتي از آق قلعه مي گذشتيم پدرم به من گفت:كه پدربزرگ شما در اينجا دفن است .

برادر بزرگ من هم حاج سيد عبدالكريم خاتمي مي گفت: يكي از اجداد ما، از پدر بزرگ هاي ما در همين مسجد آق قلعه پيش نماز بوده ، در ميمري هم مكاني بوده كه يكي ديگر از پدربزرگهاي ما در آنجا دفن است،تا همين اواخر هم سنگ قبرش بوده است ، از اين جهت ما ظاهراً از جوين آمده باشيم به اينجا. حالا دقيقاً بزرگتر هاي من شنيده باشند، من خبر ندارم، تا همين مقدار بيشتر نمي دانم،البته پدر بزرگ ما مقيم اينجا بوده و سنگ قبرش در همين قبرستان زرقان بود.

در كتاب هايي كه در دست حاج حسن آقا ما هست اسم چند تن از پدر بزرگ هاي ما ظاهراً نوشته شده است  ولي اينها كجا سكونت داشته اند ، بايد سوال كنم از ايشان(حاج حسن آقا خاتمي).

مرحوم حاج ميرزامحمدعلي از 2نفر از بزرگان اجازه اجتهاد داشت،ايشان از نظر منبر معروف بود ، در آن زمان در نوع خودش منحصر به فرد بود در اين منطقه.

برادر بزرگ من هم مرحوم آقا سيد عبدالكريم  از مرحوم آقا سيد حسين اصفهاني اجازه تدريس داشتند،البته فتوا كه نمي داد ولي قريب به اجتهاد بود.

ما دراينجا چهار برادر بوديم يكي مرحوم آقا سيد عبدالكريم، يكي مرحوم آقا ميرزا غلامعلي ، يكي مرحوم آقا سيد محمدباقر و يكي هم من هستم.

مرحوم آقا سيد عبدالكريم در مشهد دفن است.

پدرمون هم كه اينجا دفن است، بچه هاشون هم كه هستند.

خود من هم مدتي در روستا زندگي كرده ام

*ميزان تحصيلات شما؟

تحصيلات خارج رفته بودم،اون وقتا اين جور نبود كه امتحان بگيرند،مشهد كه تازه رفته بوديم و من در مشهد بودم ،نمره ارزشيابي كه گرفته بودند ،6 سال نوشته بودند كه درس خارج، تحصيلات مارو 6 سال درس خارج نوشته بودند. از اون زمان تا كنون مشغول مطالعه بوديم و مشغول منبر هم بوديم و مشغول قضاوت هم بوديم ، اين از نظر وضع تحصيلي ما.

*مقداري در خصوص سن وسوابق شغلي خود بگوييد؟

بنده 5 سال در بجنورد بودم و 15 سال در مشهد بودم.

من مدتي در نقاب دفتر ثبت ازدواج داشتم كه وقتي ديدم وضع خوب نيست تعطيل كردم(قبل از انقلاب). (بعد از انقلاب) هنگامي كه امام خميني(ره) مي گفتند كه افرادي كه تخصص دارند براي امر قضاوت بيايند، رفتم مشهد امتحان دادم، و قبول شديم و همان اول هم ما رو به عنوان رئيس دادگاه خاص مدني بجنورد منصوب كردند، و مدت 5 سال در آنجا بودم و سپس به مشهد رفتم و بيشتر هم در دادگاه خانواده مشغول بودم، بعد هم كه به دادگاه تجديد نظر رفتم ، بنده چون سنّ زيادي داشتم تقاضاي بازنشستگي كردم تا مدت يكسال موافقت نمي كردند، تا اينكه بالاخره با تقاضاي من موافقت شد و بازنشسته شدم. اين از وضع شغلي من.

من از وقتي كه سر پا رسيده ام به نماز جماعت رفته ام ، البته قبلاً در زرقان اين طور نبود كه نماز جماعت داشته باشد،من قبلاً هرجا كه مي رفتم امام جماعت آنجا بودم ، چه زماني كه در بجنورد بودم و چه در زماني كه در مشهد.

در زمان مرحوم پدرم كه مصادف دوران رضاخان (پهلوي) بودنمي گذاشتند كه به منبر برود و نماز جماعت بر پا كند، در زمان مرحوم اخوي هم خودشان تمايلي نداشتند كه پيش نماز بشوند، اگر كسي مي آمد ، ايشان نمازي مي خواندند و مي رفتند، بنده بيش از 40 سال است كه نماز جماعت برپا كرده ام.

*حاج آقا خاتميان با توجه اينكه شما بخش اعظمي از عمر خود را در روستاي زرقان سپري كرده ايد، مشكلات حال حاضر روستاي زرقان چيست؟

البته من دو سه سال بيشتر نيست كه به صورت ثابت به روستاي زرقان آمده ام، و خيلي هم در اجتماع نبوده ام كه بدانم مشكلات اجتماعي مردم چي بوده است، اما مردم زرقان از سابق روحاني داشته اند و اهل مسجد بوده اند و قبلاً مردم بيشتر اهل مسجد بودند، اكنون كه تبليغات تلويزيون آمده و و از آنجا مملكت اسلامي است ، ولي مردم كمتر به مسجد مي آيند، مسجد زرقان با وجود اينكه بايد جمعيت زيادي داشته باشد ولي  من نمي دانم كه چه مشكلي وجود دارد كه مردم كمتر به مسجد مي آيند.

هر چند به شورای حل اختلاف گفته ام اگرمشکلی داشتید پرونده را بیارید  پیش من تا بررسی کنم تا اگر مشکلی باشد حل کنم        

*در سالهای اخیر اهالی زرقان مشارکت خوبی در ساخت مسجد و حسینیه ها و زائر سرا داشته اند، اگرچه این مشارکت ها با ارزش و ماندگار است  ولی فکر نمی کنید اگر این مشارکت ها به سمت توسعه حسینیه زرقان هدایت می شد بهتر بود؟

البته به نظر من نه،ساخت زائر سرا ی مشهد هر چند موافق نظر من نبود ولی خودم کمک زیادی  به آن کرده ام و سعی می کنیم که ان شاء الله درست بشود، حسینیه اینجا را هم که دور و برش  رو خریده اند منتظر اند تا کار زائر سرا تمام بشود تا اینجا را شروع کنند هر چند اگر حسینیه زرقان زیاد بزرگ باشد و جمعیت نداشته باشد فایده ای ندارد، و حالا دو سه روز هم در سال زرقان شلوغ می شود(اشاره به تاسوعا و عاشورا)و لی در بقیه سال کسی نیست. ان شاءالله اینجا هم ساخته می شود.

*با توجه به نزدیک شدن به ایام سوگواری ابا عبدالله حسین (ع)  ، شیوه عزاداری اهالی و مخصوصاً جوانان مناسب است ، کلاً مراجع و بزرگان دین ما چه سبک عزاداری را توصیه می کنند؟

البته ما خیلی از شیوه عزاداری اینجا را مناسب نمی دانیم مثلاً من هروقت در مشهد برای زیارت می رفتم مجبور بودم گوشهای خود را ببندم ، از یک طرف خوبه که اجتماع می کنند و از یک طرف این سازهایی که استفاده می کنند حرام و بر فرض هم که حرام نباشد بازهم درست نیست زیرا باعث زحمت مردم می شود.

البته بستگی به عقیده انسان دارد ، اگر اینها عقیده شان و قصدشان با سید شهدا باشد درست است ولی مقدار بیشتر این عزاداری ها درست نیست ، سابقاً می آمدند مختصر سینه ای می زدند و بعد در مسجد جمع می شدند، مجلس منبر خوب بود و منبر هم خوب برگزار می شد، در سالهای قبل سینه زنی که در حسینیه برگزار می شود و صفهای منظمی هم دارند،بسیار خوب برگزار می کنند.

*روحانیونی که در چند سال اخیر در روستا مستقر بوده اند را چگونه ارزیابی می کنید؟

روستای ما روحانیون خوبی دارد،حاج جواد آقاو... حال به چه منسابتی به زرقان نمی آیند، ما درقدیم وقتی به منبر می رفتیم سعی می کردیم مصیبتی بخوانیم که معتبر باشد.الان خیلی از منبر ها معتبر نیست،زیرا روحانیون سعی می کنند از مداح ها و غیر مداح ها استفاده کنند، و خیلی هم مقید به اعتبار مطالب نیستند ، به نظر کمی زیاده روی شده است .

*روحانیت روستا چه میزان می تواند در رفع مشکلات مردم به مسئولین روستا کمک کند؟

البته بستگی دارد مردم روستا چه میزان از روحانیت حرف شنوی داشته باشند، اون زمان که مردم حرف شنوی بیشتری از روحانیت داشتند،اختیار حل مشکلات دست روحانیت بود،حال اگر دو یا سه نفری هم از حرف روحانیت خارج بودند ولی بقیه احترام روحانیت را داشتند، ولی الان که ارتباطات زیاد شده و عقیده ها بیشتر شده و تلویزیون هم برنامه زیادی پخش می کند زیاد حرف شنوی از روحانیت ندارند.

*با توجه به اینکه شما بخش اعظمی از عمر خود را در روستا سپری کرده اید ، مشکلات حال حاضر روستا چیست؟

البته بهتره این سوال در خصوص مشکلات حال حاضر روستا از شورای اسلامی پرسیده شود.

قبل انقلاب مردم برای رفع مشکلات بیشتر به من مراجعه می کردند ولی بعد انقلاب کمتر می آیند، ولی نمی توان مشخص کرد آیا مردم تقصیر دارند یا تقصیر مربوط به مسئولین یا کسانی است که به منبر می روند.

من تقریباً هشتاد و هفت سال دارم و سن من از همه برادرانم و پدرم بیشتر شده.

قبل از انقلاب مردم  دو دسته بودند ، یک عده اهل اداری بودند و دعاوی خود را از طریق دادگاه پیگیری می کردند و عده ای دیگر که سالم تر بودند به من مراجعه می کردند، نه تنها مردم زرقان بلکه از روستاهای اطراف هم به من یا اخوی مراجعه می کردند، ولی بعد از انقلاب که دادگاهها اسلامی هستند و من هم قبولشان دارم مردم باید به آنجا مراجعه کنند، الان اگر کسی به من مراجعه کند به دلیل کهولت سن  و کم حوصله بودن آنها را به شورای حل اختلاف ارجاع می دادم،

*آیا در چند سال اخیر شورای اسلامی برای رفع برخی مشکلات اجتماعی مردم با شما مشورت کرده است؟

خیلی کم ، البته ما سه سال بیشتر نیست که تابستان به طور ثابت در روستا ساکن هستیم، چرا البته مراجعه می کردند ولی خیلی کم، حتی همین شورای حل اختلاف نیز زیاد به ما مراجعه نمی کنند.

*در پایان ضمن تشکر از جنابعالی به خاطر شرکت در این مصاحبه، سخن پایانی شما را انتهای این مصاحبه می شنویم؟

سخن پایانی این است که هرکس که قدمی برای رضای خدا بردارد نمی سوزد،سعی کنید کاری که شما انجام می دهید برای رضای خدا باشد ، خدا هم ان شاء الله کمکتان می کند، سعی کن در کاری که خدا می خواهد باشی و در کاری که خدا نمی خواهد نباشی.

سعی کنید کاری که انجام می دهید دلخوری نداشته باشد، حال اگر ما نتوانیم کاری که می کنیم 100% خالص کرد لا اقل باید 50% خالص کار کنیم.

والسلام علیکم و رحمة

  
متن دست خط حجة الاسلام حاج سید عباس خاتمیان

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین

در حدیث است که هرکس با خدا باشد،خدا هم با او خواهد بود

امیدوارم من وشما در این ایام زندگانی برای رضای خدا قدمی برداشته باشیم

وبرای شما و همکارانتان که جوان هستید آرزوی موفقیت

 می نمایم و امیدوارم عملتان برای خدا و مقبول درگاه حق قرارگیرد

و همین طور که عرض کردم متولد سال 1305 خورشیدی

و هشتاد و هفت سال در این جهان زندگی کرده و آماده

برای لقاءالله هستم و امید وارم  که ان شاءالله این لقاء مطلوب باشد

در دعا وارد شده که من بعد از نماز می خوانم و توصیه می کنم شما هم بخوانید

آمن اللهم حبب الله لقائک و احبب لقائی

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

اقل السادات عباس خاتمیان  13/08/1392


Zarghan20

نظرات شما عزیزان:

مجید
ساعت10:24---18 آبان 1392
سلام عزیز خوبی وبلاگت حرف نداره عالیه به مولا به ما هم سر بزنید ممنون میشم<img src="http://loxblog.com/images/smilies/smile%20(29).gif" width="18" height="18"><img src="http://loxblog.com/images/smilies/smile%20(27).gif" width="18" height="18">http://http://majid200.loxblog.com/

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

نویسنده: مهدی زرقانی - زرقان 20 ׀ تاریخ: شنبه 18 آبان 1387برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

CopyRight| 2009 , zarghan20.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com